دسته بندی | تاریخ و ادبیات |
بازدید ها | 36 |
فرمت فایل | doc |
حجم فایل | 16 کیلو بایت |
تعداد صفحات فایل | 14 |
*مقاله انقلاب و ادبیات در ایران*
رضا براهنى
برگرفته از: شرق ۱۶ بهمن ۱۳۸۴
دهه ی بزرگ: گفتمان هاى نو در دهه هاى چهل مى خواهند، اولاً دست رد به آن گفتمان وهنى بزنند که بیست و هشت مرداد به وجود آورده بود، و ثانیاً به دنبال این هستند که دهه را به عنوان دهه اى بزرگ در تاریخ فرهنگ ایران ثبت کنند. همه آن دهه را مى شناسند و در جهت شناسایى بهتر آن مى توانند به ده ها مجله و روزنامه و گاهنامه و ماهنامه و صدها کتاب شعر و قصه و نمایش و ترجمه و نقد ادبى مراجعه کنند.
۱- در هر تحقیق جدى در ویژگى هاى ادبیات بعد از انقلاب، نظریه پرداز و منتقد ادبى مجبورند به این نکته توجه کنند که انقلاب نوعى جابه جایى ارزشى در حوزه ادبیات و تاریخ ادبیات به وجود آورده است. این جابه جایى ارزشى را پیش از آنکه به تعبیر و تفسیرهاى مثبت و منفى و اخلاقى و غیراخلاقى بسپاریم، باید به عنوان پدیده اى در ذات و هستى خود آن طرح کنیم و بشناسیم. باید به آن به صورت حرکتى در هستى شناسى ادبیات بنگریم. تعبیر و تفسیرهاى مثبت و منفى، خوشبینانه و بدبینانه، در این یادداشت مختصر نمى گنجند.
از بیست سال پیش که ما به پدیده اى به نام بحران رهبرى ادبى در ایران توجه داشته ایم و به صور مختلف در مقاله ها و کتاب ها به آن پرداخته ایم، غرضمان هرگز شناسایى آن بحران رهبرى در وجود اشخاص و حتى ملت و دولت و این قبیل تمیز و تفکیک هاى قاطع و مطلق نبوده است. تقسیم بندى هایى از این دست بسیار ساده است و بیشتر به جدول کلمات متقاطع مى ماند که انگار چون یکى از پیش آنها را تنظیم کرده است، کسى که از این سو به آن مى نگرد، کافى است حافظه تنظیم شده اى داشته باشد و پاسخ ها را پر کند. اما بررسى خود پدیده ها دشوار است. بحران رهبرى ادبى با خود پدیده هاى ادبى سر و کار دارد، با خود تاریخ ادبى سر و کار دارد، با انواع و اجناس ادبى و با نسبت ها و اولویت هاى ادبى سر و کار دارد، نه مستقیماً با اشخاصى که ادبیات را به وجود مى آورند و یا قطب هاى مختلف موافق و مخالف، مثل دولت و ملت، مثل طبقات مختلف که پیرامون ادبیات مواضع خاص خود را عرضه مى کنند. بحران رهبرى ادبى به این دلیل به وجود مى آید که پدیده موضوع روایت چنان اهمیت پیدا مى کند که هر کسى روایت خود را از موضوع ارائه مى دهد. بحران رهبرى ادبى کل پدیده را دربرمى گیرد، هم شامل ادبیاتى مى شود که موافقان مى نویسند و هم شامل ادبیاتى مى شود که مخالفان مى نویسند. هراکلیتوس فیلسوف بزرگ یونانى گفته است: «آدم دو بار از یک رودخانه عبور نمى کند.» سورن کى یر کگور، فیلسوف دانمارکى، این حرف را به صورتى دیگر بیان کرده است: «آدم حتى یک بار هم نمى تواند از رودخانه عبور کند.» بحران یک پدیده موتورى است که از درون پدیده را به آنچه آن پدیده هست تبدیل مى کند و آن را به حرکت درمى آورد. و چون بحران عمیق و حاد است، به ساعقه همان عمق و لذت، نمى تواند بخش و یا بخش هایى از ادبیات را لمس کند، و از کنار بخش و یا بخش هاى دیگر چشم بسته بگذرد. درست: «آدم حتى یک بار هم نمى تواند از رودخانه عبور کند.» ولى آدم، دقیقاً آن موجودى است که به فکرش مى رسد که به رغم محال بودن عبور از رودخانه، بخواهد از آن عبور کند. موضوع اصلى همت عبور است، در پدیده پیش رو، دیدن، رویت امکان عبور از آن پدیده، با عمل پیچیدگى هاى درونى آن پدیده است. چگونه مرز اندیشه قبلى را در عمق و در طول بپیماییم، و از آن عبور کنیم و در این عبورپیمایى، از اندیشه راکد به آن سو راه یافته باشیم.
دسته بندی | تاریخ و ادبیات |
بازدید ها | 40 |
فرمت فایل | doc |
حجم فایل | 29 کیلو بایت |
تعداد صفحات فایل | 42 |
امام خمینی به عنوان مرجعی بزرگ و رهبر انقلاب اسلامی ایران و بنیان گذار جمهوری اسلامی در ایران با پدیدهی تخرب و اخراب سیاسی دارای دیدگاهی خاصی است که میتواند در جامعهی امروزه راه گشا باشد. دیدگاه او را می توان در پنج مرحله مورد بررسی قرار داد.
در اولین مرحله یعنی پیش از انقلاب اسلامی ایران امام خمینی به دلیل وابستگی احزاب سیاسی به بیگانگان یا فرمایشی و غیره آزاد بودن آنها اصولاً آنها را عامل پراکندگی در جامعه و نفوذ بیگانگان یا وابسته به رژیم می دید از همین روی به طور کلی با فعالیت احزاب سیاسی و تخریب مخالفت ورزیده و فعالیت آنها را فتنه انگیز دانسته بود. در مرحلهی دوم یعنی در آستانهی پیروزی انقلاب اسلامی ایران امام بر فعالیت احزاب مردمی و تامین کنندهی منافع مردم صحه گذاشته و فعالیت آنها را حتی احزاب غیر اسلامی و نامسلمان را آزاد اعلام نمودند اما این آزادی را مشروط به مضر نبودن فعالیت آنها برای اسلام و مصالح عمومی دانسته اند مرحلهی سوم رویکرد امام خمینی بر احزاب سیاسی سال های نخستین بعد از انقلاب را در بر می گیرد در این مقعط امام که پراکندگی های ناشی از فعالیت گروهها و احزاب سیاسی را میدید بر بقای انقلاب و استمرار نظام یونانی اسلامی بیمناک شد و این پراکندگی ها را عاملی در جهت تضعیف انقلاب می دانست بنابراین به طور مکرر در سخنانشان خواستار اتحاد گروه های سیاسی در جامعه شدند ولی تذکرات امام در مورد وحدت بین گروه های سیاسی نتیجه بخش نبود.
فهرست مطالب
مقدمه
فصل اول: اقدامات شاه و اطرافیان او
اعلان سرکوب از طرف رژیم
سیاست تضعیف مذهب
رفع حجاب از زنان
فروش زمین های دولتی به مردم و رونق زمین بازی
پیدایش طبقات اجتماعی جدید
تغییر نظام آموزش و پرورش
رویارویی روحانیت با زمینه ی آموزش و پرورش
دستگیری امام وقیام خونین پانزده خرداد
فصل دوم: هویت و اوضاع ایران
هویت ایران در مقابل غرب گرایی
اوضاع اقتصادی ایران در دوران رضا شاه
بازگشت به قدرت مطلقه شاه
فصل سوم: آغاز انقلاب
جرقه های انقلاب اسلامی
سال تجدید هیئت سیاسی در ایران
فرار شاه از ایران
پیروزی انقلاب اسلامی
علل و عوامل پیروزی انقلاب اسلامی در ایران
صفات امام خمینی از زبان چندی از علما و روحانیون
چکیده
منابع و مأخذ