دسته بندی | هنر و گرافیک |
بازدید ها | 78 |
فرمت فایل | doc |
حجم فایل | 140 کیلو بایت |
تعداد صفحات فایل | 81 |
دربارة مغان، به عنوان شخصیتهایی تاریخی و مذهبی، کم و بیش مطالبی در اخبار و روایات قدیم و جدید،یاد شده است و اینکه مغان چه کسانی بودهاند و اولین بار در جامعه ایرانیان، از چه موقعیتی، برخوردار بودهاند، موضوع بحث و نقد و تحلیل قرار گرفته است. واژه مغان در اوستای غیر گاهانی بخصوص در وندیداد، مغه (magha) عنوان شده، در اوستای گاهانی یا بخش گاثاها، نیز واژه مغ، به صورت جسته و گریخته، بصورت مگه (maga)، به کار رفته است. [28-ص147]
نزد نویسندگان قدیم از کلمه مغ (magos) پیشوای دین زرتشتی اراده شده است. همین کلمه است که در همه زبانهای اروپایی بصورت maga موجود است.
موثقین از نویسندگان قدیم، میان مغهای ایرانی و مغهای کلدانی فرق گذاشتهاند. مغان ایران، کسانی بودند که به فلسفه و تعلین و زرتشت آشنا بودند. مغان کلده در ضمن تعلیم دینی خود از طلسم و جادو و شعبده نیز بهرهای داشتند. چنانچه میدانیم در سراسر اوستا، جادو و جادوگری نکوهیده شده است. (یسناهات 8 بند 2 و یسناهات 9 بند18). نظر به اینکه، کلمه مغ به کلدانیان نیز اطلاق شده، برخی از مستشرقین پنداشتهاند که این لغت اصلاً از آشور و بابل آمده باشد. در اوستا، یکبار در جزو، یک کلمه مرکب، کلمه موغو (moghu) ذکر شده است. (در یسناهات 65 بند 7). اما کلمات دیگری که از ریشه همین کلمه است. بطور مکرر در خودگاتها آمده است. از آنجمله است کلمه مگه (maga). کار مغان ایرانی، همان اجرای مراسم دینی بوده است. آمیانوس مارسلینوس (A.marcellinus)، مورخ رومی که در قرن چهارم میلادی میزیسته، بطور مفصل از مغهای ایرانی صحبت میدارد و در ضمن مینویسد: از زمان زرتشت تا به امروز مغان، به خدمت دینی گماشته شده هستند. سیسرو (Cicero) خطیب رومی که در یک قرن پیش از میلاد مسیح، میزیسته مینویسد: «مغان نزد ایرانیان از فرزانگان و دانشمندان به شمار میروند. کسی پیش از آموختن تعالیم مغان، به پادشاهی ایران نمیرسد. نیکولائوس (Nikolaos) از شهر دمشق در باب مغان نوشته : کورش دادگری و راستی را از مغان آموخت. همچنین حکم و قضاء در محاکمات با مغان بوده است. در تاریخ چینی که در سال 572 میلادی نوشته شده موسوم به وی – شو (Wei – shu)، در آن کتاب از آن جمله از مو – هو (mo-hu) که در زبان چینی به معنی مغ است، نام برده شده و گفته شده که آنان در جزو اشخاص بزرگ رسمی هستند که امور محاکمه جتایی و قضایی را اداره و سرپرستی میکنند. در منابع خودمان، نیز همین مشاغل از برای آنان، معین شده است. موبد، اسمی که امروزه هم به پیشوایان زرتشتی داده میشود. همان کلمه مغ است که صورت فارسی میانه آن magu pat یا mowbed است. غالباً در شاهنامه آمده که کار نویسندگی و پیشگویی و تعبیر خواب و اختر شناسی و پند و اندرز با موبدان بوده است. با هم طرف شور و مشورت پادشاهاند. در کتیبه بیستون داریوش بزرگ، مکرر به کلمه مگو (magu) به معنی مغ برمیخوریم. در تورات و انجیل نیز چندین بار به این اسم برمیخوریم. در کتاب ارمیاء نبی باب سی و نهم در فقره 3راجع به لشکرکشی بخت النصر (قرن ششم ق.م) به اورشلیم در جزو سران و خواجه سرایان و سرداران او، بزرگ مغان نیز همراه پادشاه بابل، نام برده شده است. [9- ص 77-75]
زرتشت در گاهان، رهبران مخالف مذهبی زمان خود را بنامهای کرپن (karapan) و اوسیج (usij) مینامد و در برخی موارد نیز از کوی (kavi) نام میبرد که رئیس و یا به عبارتی، امیر – کاهن جامعه به شمار میرفتند. این امور نشان میدهد که در زمان ظهور زرتشت و حتی در برخی از قسمتهای اوستای متأخر، هنوز طبقهای، به عنوان مغان، پدیدار شده بوده است و به اصالت این آیین نامه نو ظهور، دستبردها و انحرافاتی، بصورت کلی و بنیادین نزدهاند. [22- ص56]
فهرست مطالب
فصل اول : مقدمه
فصل دوم : مغان در اوستا و کتیبههای فارسی باستان
2-1 واژه مگه و مغه نظر نیبرگ راجع به مگه در اوستا
2-2 رابطه واژه مگه و مغه
2-3 نظر نیبرگ راجع به مگه در اوستا
2-4 ترجمه چند بند از گاهان که در آن واژه مگه آمده
2-5 ارتباط مذهبی و مقام روحانیت در هند و ایران باستان
2-6 مغ در کتیبه بیستون
فصل سوم : تحول معنایی واژه مغ و موبد در ایران باستان
3-1 تحول معنایی واژه مغ
3-2 تحول معنایی واژه موبد
فصل چهارم : مغان و نقش مذهبی و اجتماعی آن در دوران ماد و هخامنشی
4-1 مغان در دوره پادشاهی ماد
4-2 مغان در دوره پادشاهی هخامنشی
4-3 موروثی بودن شغل مغها در این دوران
4-4 سلسله مراتب مغان در دوران ماد و هخامنشی
4-5 شورش گئومات مغ (بردیای دروغین) و چگونگی به سلطنت رسیدن داریوش اول هخامنشی.
4-6 وضعیت مغان بعد از داریوش اول
فصل پنجم : مغان و نقش مذهبی و اجتماعی آن در دوران اشکانی:
5-1 مغان و نقش مذهبی و اجتماعی آن در دوران اشکانی
5-2 پارس در دوره سلوکی اشکانی
فصل ششم : مغان و نقش مذهبی و اجتماعی آن در دوران ساسانیان :
6-1 دین زردشتی و رسمیت آن در دوران ساسانیان
6-2 رابطه دستگاه دینی با دولت در دوره ساسانی
6-3 تقسیم بندی طبقات اجتماعی در دوره ساسانی
6-4 سلسله مراتب مغان در دوره ساسانی
6-5 وظایف مذهبی و آداب و رسوم مغان
فهرست منابع و مآخذ
دسته بندی | هنر و گرافیک |
بازدید ها | 86 |
فرمت فایل | docx |
حجم فایل | 4095 کیلو بایت |
تعداد صفحات فایل | 29 |
فهرست
مقدمه
ابزارها
مدت زمان ایجاد نوش
سازمان کار در تخت جمشید
معیار حجاران برای تناسب در تخت جمشید
مقایسه مهتدان، اسبها و ارابه ها
مقایسه قطعات مرکزی نشاندهنده ی شاه در مواقع بار دادن
قص بالدار در هخامنشی
بال ها
فهرست منابع
مقدمه:
تخت جمشید را می توان تقریباً همانند ارگ ها ویا دژهای حکومتی و سکونت گاهی ایران در دوران اسلامی داشت، زیبا پادشاهان یا حاکمان ایالت ها یا شهرهای بزرگ در ایران بر اساس شیوه ای کهن، فضاهای سکونت گاهی، حکومتی و تشریفاتی خود را غالباً درون محوطه ای محصرر و دارای استحکامات دفاعی می ساختند که در برابر تهدیدهای خارجی و داخلی حتی المکان در امان باشند. این گونه مجموعه ها که آن ها را دژ، کهندژ، قلعه یا ارگ می نامیده اند، افزودن بر فضاهای سکونت گاهی، حکومتی و تشریفاتی، عرصه ها و فضاهای متنوعی برای برخی از انواع فعالیت های خدماتی و نظامی داشتند. چنین الگویی در طرحی شهری از دوران پیش از اسلام تا اواخر دوره قاجار در بسیاری از نواحی و مناطق سرزمین گسترده ایران وجود داشته است وتخت جمشید و آنچنان که داریوش در کتیبه ای به آن به عنوان یک دژ اشاره کرده است، باید نمونه ای از دین گونه ارگ های سکونت گاهی- حکومتی، تشریفاتی دانست درباره چگونگی ساختن بناهای روی صفحه هنوز اطلاعات روشنی به دست نیامده ، البته کتیبه ای از داریوش درباره شیوه ساختن کاخی در شوش وجود دارد که گویای چگونگی انجام فعالیت های بزرگ ساختمانی در آن دوران است و می توان حدس زد که در ساختن تخت جمشید از همان شیوه استفاده شده است.
مساحت کل تخت جمشید 14000 متر مربع بوده و در دامنه کوه رحمت شرف به جلگه مردودشت واقع شده و با تراشیدن قسمتی از کوه به وجود آمده است. پلکان ورودی بنای تخت جمشید از تخته سنگ های عظیم تراشیده شده است. این پلکان به یک لیوان منتهی می شود که گاوه های بالدار با سر آدمی از آن پاسداری می کنند. در این ایوان، کتیبه ای از خشایار شاه دیده می شود. در این کتیبه نوشته شده که این « درگاه همه ملت هاست»
نازک کاری و حکاکی سراسر بناهای تخت جمشید با دقت و وسواس در خور یک بنای شاهانه و مقدس انجام گرفته است. گرچه مجسمه های تخت جمشید تا حدود زیادی از سر مشق های آشوری در برخی جنبه ها از نقش برجسته های اقوام دیگر اقتباس شده اند ولی در آنها، رفتار و حالت متفاوت خوشایند وعبرت آموزی به چشم می خورد. همه تصاویرها با وقار و بر کنار از زندگی هستند و در آن ها،احساس آگاهی از حضور آسمانی دیده می شود.